هومن افاضلی متولد 12 شهریور 1350، تهران، مربی . در دی 88 و زمانیکه دبير كميته فني فدراسيون فوتبال بود، به دعوت باشگاه بايرن مونيخ در تمرينات اين تيم در دبي شركت کرد
بارها بر علاقه اش به فوتبال آلمان و تيم هاي آلماني تاكيد كرده و بیشتر طرفدار تيم بزرگ بايرن مونيخ است.
دوران زندگي:
ورودش به فوتبال را با یادداشت نویسی در یکی از روزنامه های ورزشی آغاز کرد.
مربیگری: آموزش مربیگری را در انگلیس فرا گرفت و حتی مدتی نیز با یک تیم زیر 14سال در رده نونهالان و در یکی از باشگاههای انگلستان به عنوان آسیستان کار کرد . مدتی نیز در آمریکا بود .
باشگاه پاس
بعد از بازگشت به ایران در باشگاه پاس مشغول شد . وی مربی دروازهبانان تیم نوجوانان پاس بوده است .در این دوره فیروز کریمی مدیر تیم های پایه این باشگاه و حسین فرکی و سپس فرهاد کاظمی سرمربیان تیم فوتبال پاس بودند.
باشگاه تراکتورسازی تبریز
بعد از جدایی از پاس ، به عنوان مشاور فنی به باشگاه تراکتورسازی تبریز پیوست. این با دوران مدیریت مرحوم سرخوش در این باشگاه خطه ی آذربایجان همزمان بود.
باشگاه فولاد خوزستان
با تیم فولاد نیز در فصل آخری که بگوویچ سرمربی این تیم بود، به عنوان مشاور فنی فعالیت کرد.
آنالیزور افتخاری تیم ملی
در همین هنگام بود که به طور کاملاً تصادفی با برانکو که دستیار اول بلاژویچ بود آشنا شد و بعد از صحبتی که با هم کردند قرار بر این شد به عنوان نمونه کاری، بازی تیم های حریف ایران را در مقدماتی جام جهانی 2002 آنالیز کند. پس از مدتی به عنوان آنالیزور افتخاری تیم ملی با کادر فنی وقت تیم ایران همکاری کرد.
شهاب زنجان
تا این که از باشگاه شهاب زنجان پیشنهادی برای همکاری دریافت کرد و از سال 81 به شهاب زنجان پیوست. در ابتدا هم به عنوان مدیر فنی تیم های پایه کار خود را شروع کرد و از آن جایی که باشگاه شهاب تازه تأسیس بود، تیم های پایه را به واقع از پایه سازماندهی کرد . در این زمان سرمربی تیم فوتبال این باشگاه آذرپور بود و مدیریت فنی را نیز فیروز کریمی بر عهده داشت. مدتی نیز فیروز کریمی سرمربی این تیم شد و بعد از ایشان آقازاده سرمربیگری شهاب زنجان را تحویل گرفت . پنج بازی از فصل 82-81 فوتبال لیگ دسته یک طی شده بود که وی تیم شهاب را به عنوان سرمربی تحویل گرفت و تا سال 84 در کنار این تیم و با همین عنوان مشغول فعالیت بود.
حضور در تیم ملی
سال 84 بار دیگر به عنوان آنالیزور تیم ملی مشغول به کار شد، البته با این تفاوت که این بار با پیشنهاد برانکو به عنوان آنالیزور تمام وقت به خدمت تیم ملی در آمد.پس از اخراج برانکو وی نیز تا مدتی بیکار بود تا این که علی دایی به عنوان سرمربی تیم ملی انتخاب شد و او را به عنوان دستیار خود برگزید و وی به عنوان دستیار دوم تیم ملی فوتبال مشغول به فعالیت شد، اما عمر مربیگری افاضلی در تیم ملی زیاد نبود، چون با شکست تیم ملی در بازیهای مقدماتی جام جهانی 2010 برابر تیم ملی عربستان و اخراج دایی، او نیز از کار برکنار شد.
انتقادات
پس از این مدت و پس از چند ماه بیکاری به عنوان عضو کمیته فنی فدراسیون فوتبال و پس از آن به عنوان دبیر این کمیته انتخاب شد که این موضوع با انتقادات تند کارشناسان رو به رو شد. چون آنها معتقد بودند کمیته فنی فدراسیون فوتبال جای افراد تازه کار نیست و کسانی باید در این کمیته عضویت داشته باشند که سابقه بازی ملی در کارنامه خود داشته باشند و تجربه کافی برای تصمیم گیری های کلان در حوزه فوتبال را به همراه داشته باشند که به عقیده منتقدان، افاضلی از داشتن این تجارب بی نصیب بود.
حضور در کشور آلمان
وی در دی 88 و زمانیکه دبير كميته فني فدراسيون فوتبال بود، به دعوت باشگاه بايرن مونيخ در تمرينات اين تيم در دبي شركت کرد. در اين سفر در تمرينات تيم وردربرمن نيز حضور یافت .
هدایت تیم امید ایران پس از استعفای غلام پیروانی
وی سرانجام پس از چند ماه فعالیت در کمیته فنی به یک باره به عنوان جانشین غلامحسین پیروانی انتخاب شد تا هدایت تیم امید ایران را در دست گیرد. پس از این که فدراسیون فوتبال با استعفای غلام پیروانی به طور رسمی موافقت کرد، رئیس فدراسیون فوتبال اعلام کرد که برای هدایت تیم امید ایران مربی بزرگ خارجی استخدام خواهد شد تا طلسم عدم راهیابی ایران به رقابتهای المپیک شکسته شود ،اما در کمال ناباوری، کمیته تیمهای ملی ، تصمیم به انتخاب هومن افاضلی گرفت.
تیم فوتبال یادآوران شلمچه
وی در دی 91 به عنوان سرمربی تیم فوتبال یادآوران شلمچه معرفی شد.
مديریت فنی تيم فوتبال اميد
سرانجام در شهریور 92 از سوي علي کفاشيان به عنوان مدير فنی تيم فوتبال اميد ايران تا پایان سال انتخاب شد.
اظهارات افاضلی درخصوص انتخاب مربیان
انتخاب مربیان بر مبنای ساز و کارهای کیفیتی نیست، انتخاب مربیان بر اساس روابط بیرون از زمین صورت میگیرد. وقتی مدیران اولویتهایشان فنی نیست، در نتیجه تصمیم گیریها هم فنی نیست. بنابراین یک مربی ممکن است در باشگاهی ناموفق باشد و بعد جای دیگری دوباره تصمیم بگیرد و کار کند. وقتی مربی در نتیجهگیری با تیمی موفق میشود و یا موفق نمیشود، کسی بررسی نمیکند که چرا نتیجه گرفتی یا نتیجه نگرفتی! اصلا این مباحث مطرح نمیشود. تنها موضوعی که مطرح میشود این است که از چه کانالی دوباره برای مربی مذکور تیم پیدا شود...در جاهای دیگر دنیا هم سیاسیون به فوتبال وارد شدهاند، اما این سیاسیون تصمیمات فوتبالی میگیرند، در صورتی که در کشور ما تصمیمات فوتبالی اتخاذ نمیشود. در کل من موافق حضور سیاسیون در فوتبال هستم و معتقدم نباید در را ببندیم و بگوییم اینجا فقط مخصوص فوتبالیهاست. در همه جای دنیا وقتی مدیران سیاسی وارد فوتبال میشوند، از افراد ورزشی به عنوان مشاور استفاده میکنند و در برخی باشگاهها هم با تعیین مدیر فنی، مسئولیت فنی تیم را به آن شخص واگذار میکنند و خود فقط مدیریت اقتصادی را انجام میدهند. در کشور ما مدیران از بیرون وارد فوتبال میشوند و از بیرون فوتبال هم به مدیر میگویند چه کاری را انجام دهند و چه کسی را به عنوان سرمربی انتخاب کند. در نتیجه یک بی نظمی رخ میدهد که در فوتبال ایران میبینیم.